ازدواج ساده و آسان

چطور ساده ازدواج کنیم؟

ازدواج ساده و آسان

چطور ساده ازدواج کنیم؟

۳۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است


سفارش ما به جوانان عزیز که قصد ازدواج دارند این است: قبل از اقدام و تصمیم‌گیری برای ازدواج، مسائل خود را مورد بررسی قرار دهید و ببینید آرامش شما واقعاً در چیست.

گاهی داشتن ثروت و دارایی و زندگی مرفه و تجملات زندگی برای برخی خانواده‌ها مانع از ازدواج موفق جوانان آن خانواده می‌شود. هر چند مدرک، شهرت ، ثروت ، زیبایی و... هر یک تا حدودی ناچیز ممکن است آرامش را برای مخاطب خود به همراه داشته باشند. اما اگر معیار اصلی در ازدواج گردید، نه تنها موجب آرامش نمی‌شود که آرامش‌سوز است.
اگر زیبایی زیادتر از حد معمولش گردید، آقا هرجا میرود نگران است که دیگران به همسرش نگاه کنند! زندگی کردن با برخی از مسئولین و یا چهره‌های مشهور در اجتماع نه تنها آرامش ندارد بلکه موجب دردسر است. زیرا افراد در همه‌ی مکان‌ها دور او را می‌گیرند و با او گفتگو می‌کنند. پس شهرت هم مایه‌ی آرامش نیست.

برای اینکه بفهمیم چگونه می‌توانیم آرامش خود را تأمین کنیم، باید در ابتدا خودشناسی کنیم و دغدغه‌های خود را نسبت به همسر آینده خود تعیین کنیم. باید ابتدا ما بین آنچه هست و آنچه  باید باشد را جدا سازیم و در یک کلام انتظاری را که از همسر خود داریم مشخص کنیم و مباحث حاشیه ای را کنار بزنیم. باید معیارهای انتخاب را به حداقل برسانیم تا انتخاب برای ما آسان شود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۴
Ali Salavati


نباید « آسایش» را با « آرامش» اشتباه بگیریم. حتماً در بین اقوام و آشنایان خود کسانی را سراغ دارید که از مکنت، اموال ، خانه و امکانات رفاهی خوبی برخوردارند، ولی از اینکه به منزلشان میهمان شوید، احساس خوشایندی ندارید.
آرامش با وسایل آسایش به دست نمی‌آید؛ هرچند آسایش می‌تواند زمینه ساز آرامش نیز باشد. صفا و صمیمیت در خانه از هر آسایشی لازم و ضروری‌تر است.

در کلبه ما رونق اگر نیست صفا هست

آنجا که صفا هست بیقین نورخدا هست

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۹
Ali Salavati


در پرتو حُسن خُلق، دیگران نیز احساس آرامش می‌کنندچه برسد به همسرمان!گاه به مجلس و منزل شخصی می‌رویم و از حضور در محفل او احساس آرامش می‌کنیم و گاه از رفتن به منزل فردی ناراحت می‌شویم! یعنی انسان نسبت به خوش خُلقی افراد احساس آرامش می‌کند

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۰۵
Ali Salavati


همسر ما تا خودش به نقطه‌ی آرامش نرسیده باشد، نمی‌تواند ما را به آرامش برساند. اینجاست که موضوع ایمان معنا پیدا می‌کند. ایمان از واژه « امن» گرفته شده است. کسی که ایمان داشته باشد، آرام است و همه می‌دانیم ایمان ملاک و معیار مهمی در ازدواج است؛ ولی اغلب اشتباه می‌کنیم و « ایمان» را با « تدین» ظاهری برابر می‌دانیم. بنابراین اگر کسی بگوید من معیار ایمان را در انتخاب همسر در نظر داشتم ولی به آرامش نرسیدم، باید به او بگوییم: شما تدین ظاهری فرد را در انتخاب همسر در نظر داشتی نه ایمان را!

شور و جنبش جوانی با آرامش منافاتی ندارد. در جوانی این شور و حال بطور طبیعی فراوان دیده می‌شود و ازخصلت‌های جوانی است. اما اگر جوانی با وجود شور وحال جوانی قادر به کنترل خود بود و تعادل روحی خود را از دست نداد، این جوان با وجود شور و حال جوانی آرامش نیز دارد.

ایمان در آرامش و حُسن خلق و حُسن ظن نسبت به دیگران مؤثر است. به تعبیر امام رضا (ع) ایمان فرد به حجم نماز و روزه هایش نیست، به شرکت در محافل مذهبی نیست؛ بلکه به صداقت و امانتداری اوست.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۳۹
Ali Salavati


اگر راجع به آرامشی که در ازدواج می‌توان به آن رسید خوب تحقیق کنیم، می‌یابیم که در ازدواج آرامش روحی ، جنسی ، جسمی ، عاطفی، اجتماعی ، فرهنگی و حتی آرامش اقتصادی وجود دارد. اگر کسی بخواهد به آرامش روحی برسد، باید از درون آرام باشد.


ذات نایافته از هستی بخش
                                                           کی تواند که شود هستی بخش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۰۱
Ali Salavati


پرطرفدارترین حیوانات خانگی در کشورهای غربی سگ‌ها و گربه‌ها هستند. مثلا در سوئد با 9 میلیون نفر، دارای بیش از 950 هزار قلاده سگ شناسنامه‌دار است که بیش از 80 درصد این سگ‌ها دارای بیمه درمانی هستند؛ یا در آمریکا که جمعیت آن بیشتر از سیصد میلیون نفر می‌باشد، حدود 63 درصد خانواده‌ها دارای حیوان خانگی هستند و بیش از نیمی از خانواده‌ها بیش از یک حیوان دارند. اخیرا نیز خبرهایی از ازدواج با حیوانات در این جوامع به گوش می‌رسد.

گرایش به نگهداری حیوان خانگی

همانطور که در بالا اشاره شد موج نگه‌داری حیوانات خانگی تشدید شده و علت آن را می‌توان از دو منظر دید. یکم، وجود کمبودهای روانی و عاطفی که به دلیل وجود آسیب‌های فردی و خانوادگی بوجود آمده و دوم، تبلیغ رسانه‌های مختلف برای تبلیغ و تشویق این نوع از زندگی می‌باشد.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۷
Ali Salavati


۵ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۸
Ali Salavati


همسر شهید همت، داستان ازدواج با او را این‌چنین شرح می‌دهد:

با یکی دو نفر از دوستان خود عازم کرمانشاه شدیم، آموزش و پرورش آن‌جا ما را به پاوه فرستاد. وقتی وارد شهر شدیم هوا تاریک شده بود. باران می‌بارید. یک‌راست به ساختمان روابط عمومی سپاه رفتیم. همت آن ‌جا نبود. گفتند به سفر حج رفته است. در اتاق خواهران مستقر شدیم و از روز بعد کار خود را در مدارس پاوه آغاز کردیم. آن زمان شهر رونق بیشتری پیدا کرده بود و بخش عمده‌ای از منطقه پاک ‌سازی شده بود و تعداد زیادی از نیروهای بومی توسط شهید ناصر کاظمی و همت، جذب کانون فرهنگی جهاد و سپاه شده بودند.

سفر حج ایشان حدود بیست روز به طول انجامید. در این فاصله به اتفاق خواهران اعزامی خانه‌ای برای سکونت خود در شهر اجاره کردیم. یک شب پیش از آمدن حاجی به پاوه خواب عجیبی دیدم. او بالای قله‌ای ایستاده بود و من از دامنه قله او را تماشا می‌کردم. خانه سفیدی را به من نشان داد و گفت: این خانه را برای تو می‌سازم، هر وقت آماده شد دست تو را می‌گیرم و بالا می‌کشم. فردای آن شب خبر رسید همت آمده است. یکی-دو روز بعد، از فرماندار شهر برای سخنرانی در مدرسه دعوت کرده بودیم. گفتند کسالت دارد و همت به جای ایشان آمد. حالا دیگر او را حاج همت صدا می‌زدند. چند دقیقه‌ای پس از شروع سخنرانی ایشان، برادری از سپاه آمد و خبر درگیری مناطق اطراف پاوه را داد. حاجی عذرخواهی کرد و مدرسه را ترک گفت.

دو روز بعد همسر یکی از برادران اعزامی از اصفهان، که در آموزش و پرورش فعالیت می‌کرد و ارتباط صمیمانه‌ای با حاج همت داشت، به محل سکونت ما آمد و درخواست ازدواج با حاج همت را مطرح کرد، بهانه‌ای آوردم و پاسخ منفی دادم. آن خانم اصرار کرد و از خلق و خوی شهامت، اخلاص و فداکاری حاجی تعریف کرد و گفت: دیگران روی شهادت و گواهی همت قسم یاد می‌کنند. گفتم روی این موضوع فکر می‌کنم. دو یا سه روز بعد در خانه همان خانم و همسرشان با همت حرف زدیم. او نشانی منزل ما را در اصفهان یادداشت کرد. در آن ایام سپاه پاوه همچنان مشغول پاک ‌سازی روستاهای مرزی از لوث گروهک‌ها و عراقی‌ها بود و چون او نقش عمده‌ای در فرماندهی این عملیاتها داشت قرار شد پس از اتمام عملیات راهی اصفهان شود.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۸
Ali Salavati


۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۱۴
Ali Salavati


شوهر خوب!

- پسره تو کلیسا نشسته بوده، یهو می‌بینه یه دختر خیلی خوشگل میاد تو. میدوه میره پشتِ یه مجسمه قایم میشه. دختره میاد میشینه جلوی محراب و میگه: ای خدا! تو به من همه چی دادی ، پول دادی ، قیافه دادی ، خانواده خوب دادی... فقط ازت یه چیز دیگه میخوام... اونم یه شوهر خوبه ...یا حضرت مسیح‌! خودت کمکم کن! پسره از پشت مجسمه میاد بیرون میگه: عیسی هل نده!‌ هل نده زشته ، خودم میرم!

مایکروویو!

- طرف عروسی میکنه، هفته بعد دست خانوم رو میگیره میبره دکتر، میگه: آقای دکتر ما بچه‌دار نمیشیم!! دکتره میپرسه: چند وقته ازدواج کردین؟ طرف میگه: یک هفته است!! دکتره شاکی میشه، میگه: داداش من، این زنه ، مایکرووِیو که نیست!!!

شغل آینده؟

- استاد : وقتی بزرگ شدی چکار می‌کنی؟

شاگرد : ازدواج!

استاد : نخیر منظورم اینه که چی میشی؟

شاگرد : داماد!

استاد : اوه! منظورم این است وقتی بزرگ شوی چی بدست می‌آوری؟

شاگرد : زن!!

استاد : ابله!!! وقتی بزرگ شوی برای پدر و مادرت چی می‌گیری؟

شاگرد : عروسی میگیرم!

استاد : پسرجان پدر و مادرت در آینده از تو چه می‌خواهند؟

شاگرد : یک زندگی متاهلی موفق.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۷
Ali Salavati