ازدواج ساده و آسان

چطور ساده ازدواج کنیم؟

ازدواج ساده و آسان

چطور ساده ازدواج کنیم؟

خیانت در خیانت!

دوشنبه, ۱۶ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۳۲ ق.ظ

مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت :

- می‌خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید:

- نام دختر چیست ؟ مرد جوان گفت :

- نامش آزیتا است و در محله ما زندگی می‌کند . پدر ناراحت شد. صورت در هم کشید و گفت:

- متاسفم بابت این حرفی که می‌زنم. تو نمی‌توانی با این دختر ازدواج کنی چون او خواهر توست. خواهش می‌کنم از این موضوع چیزی به مادرت نگو. مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود. با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت:

- مادر من می‌خواهم ازدواج کنم اما نام هر دختری را می‌آورم پدر می‌گوید که او خواهر توست! و نباید به تو بگویم. مادرش لبخندی زد و گفت:

- نگران نباش پسرم. تو با هریک از این دخترها که خواستی می‌توانی ازدواج کنی. چون تو پسر او نیستی . . . !

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۱۶
Ali Salavati

نظرات  (۶)

مطالب بسیار خوبی دارید.
سر بزنید لطفا

۱۶ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۴۵ سیـن بـانو ...
:|
چه خانواده پاک دامنی :|
+ واقعا تاسف باره ..
پاسخ:
واقعا!!!
ادم نمیدونه گریه کنه یابخنده برااین اتفاق

ولی درکل جالب بود
پاسخ:
ممنون!!!
۱۶ شهریور ۹۴ ، ۱۹:۴۲ مهدی ابوفاطمه
ممنون که سر زدید لینک شدید
۱۸ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۴۱ پریســـا عسڪرے
واقعا ھمینطورہ .. ھرکے خیانت کنہ , خیانت میبینہ :)
پاسخ:

بله واقعا!...از ماست که بر ماست!

۲۴ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۴۳ دختر مهتاب من زنده ام
مطالب عالین س بزنید لطفا
پاسخ:

ممنون...حتما سر می‌زنم!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی