ازدواج ساده و آسان

چطور ساده ازدواج کنیم؟

ازدواج ساده و آسان

چطور ساده ازدواج کنیم؟

عروسی در باغ تالار!

سه شنبه, ۳۰ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۵۹ ب.ظ

بهروز‏، کسی که برای اولین بار در «باغ تالار» را به روی اقوامش باز کرده است! می‌گوید: «تا آن روز کسی در فامیل ما مراسم ازدواجش را در باغ نگرفته بود، راستش از این که می‌دیدم چطور فامیل انگشت به دهان محو پذیرایی جشن ازدواج من می‌شوند احساس غرور می‌کردم، حسادت را در چشمان بعضی‌هایشان می‌دیدم و راستش از این بابت کیف می‌کردم، احساس می‌کردم این مراسم به خصوص مقابل فامیل همسرم مرا بیش از پیش سربلند خواهد کرد و احترام و عزت بیشتری به من و خانواده‌ام خواهد بخشید، ولی اولین روزی که بعد از یک هفته مرخصی مجبور شدم با اتوبوس به سر کار بروم به شدت از کرده خودم پشیمان شدم! چون برای تامین مخارج عروسی مجبور شده بودم، خودرویی که هنوز ۲ قسط از اقساطش مانده بود را بفروشم! یک پژو 206 سفید که دیگر بعید می‌دانم با این قیمت‌ها بتوانم یکی مثل آن را بخرم.» اما چیزی که بهروز را بیشتر ناراحت می‌کند این است: یک سال بعد از ازدواجم، زن عمویم از من گلایه کرد و گفت: آقا بهروز از وقتی شما آن چنان مراسمی را برای ازدواجت گرفتی پسرعمویت احسان هم خودش را ملزم کرده که مراسم مفصلی برای ازدواجش بگیرد، برای همین تمام پس اندازش را می‌خواهد برای ازدواجش خرج کند!

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۳۰

نظرات  (۳)

ما بسیار تواناتر از آنیم که می پنداریم. لحظه هایی هست که در آنها تنها با دست نزدن به هیچ ابتکاری و انجام ندادن هیچ کاری، می توانیم بیاموزیم، زیرا در این زمانهای خاموشی بخش نهان هستی ما به کار افتاده و پویا می گردد.((رومن رولان))
سادگی از هر چیزی بهتر است .. اما کو گوش شنوا؟
۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۴:۳۸ سمانه خادم
زن عموی آقا بهروز درست میگه.ساده و شیک و کم هزینه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی