ازدواج ساده و آسان

چطور ساده ازدواج کنیم؟

ازدواج ساده و آسان

چطور ساده ازدواج کنیم؟

شکم‌های ور آمده و چشم‌های گرد شده

چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۱ ب.ظ

با این که ۲۴ سال است که در کانادا زندگی می‌کند اما همچنان رگ و ریشه ایرانی خود را حفظ کرده است، طوری که سال گذشته وقتی تصمیم به ازدواج می‌گیرد مثل بسیاری از پسرهای ایرانی اول موضوع را با مادرش که در تهران زندگی می‌کند، مطرح می‌کند و کمی بعد با پیشنهاد خانواده با یک دختر خانم ایرانی ازدواج می‌کند.

 

خانواده‌ای نه چندان پر جمعیت و البته بسیار مرفه دارد، خانواده‌ای که «طبابت» شغل موروثی آنان است. «مسعود» تک پسر خانواده در یک گفت وگوی کوتاه که از طریق اینترنت انجام شده، درباره مراسم ازدواجش می‌گوید: جشن عروسی در فامیل یک جشن ازدواج معمولی نیست، بلکه یک مزون بزرگ مُد از جدیدترین لباس ها، آرایش ها، خودروها و چه برای خانم‌ها و چه برای آقایان فامیل است. حتی از مادرم شنیدم که اخیرا باب شده است که طرف داماد یا عروس با پرداخت مبلغی به یک بازیگر یا فوتبالیست مشهور‏، او را به عنوان مهمان ویژه به مجلس خود دعوت می‌کنند! همه فامیل با توجه به مقیم بودن من در کانادا منتظر بودند یک عروسی خیلی مفصل بگیرم ولی من با وجود این که از نظر مالی امکان برگزاری این چنین مراسمی را داشتم از آن صرف نظر کردم و تنها یک مهمانی مختصر گرفتم. البته مادرم به شدت مخالف بود اما پدرم و خانواده همسرم تصمیم‌گیری را به عهده خودمان گذاشتند. آن طور که مسعود می‌گوید بخشی از هزینه‌ای که برای جشن ازدواجش در نظر داشته را به یک خیریه تقدیم کرده تا جوانانی که توان برگزاری مراسم را ندارند هم بتوانند ازدواج کنند. او می‌گوید: به طور قطع بیشتر از شکم‌های ور آمده و چشم‌های گرد شده اقوام از دیدن مراسم ازدواج من، دعای خیر این افراد به درد من و همسرم خواهد خورد.

 


 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۴/۲۴
Ali Salavati

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی