مراسم ازدواج زرتشتیها (قسمت دوم)
بنا بر دینکرد به هنگام عروسی و برای آگاهی همگان طبل و شیپور مینوازند. این مراسم را شاه جان گویند.
روبروی عروس و داماد موبد و کنارشان خانوادههای نزدیک مینشینند. آنگاه مراسم عقد در حضور دو شاهد که یکی از خانواده دختر و دیگری از خانواده پسر میباشد انجام میگیرد. سپس موبد شروع به خواندن بخشهایی از اوستا نموده و اندرز زناشویی میدهد. بعد از طرفین میپرسد که آیا به ازدواج با هم خوشنود هستند یا نه.
پس از شنیدن جواب بله از هردو، نوشتن ازدواج در دفتر رسمی رزتشتیان انجام میگیرد و عروس و داماد و شاهدان آنرا گواهی میکنند. پس از پایان مراسم عقد،تخم مرغی که در سر سفره عقد بوده به وسیله (دهموبد) به پشت بام پرتاب میشود. با اینکار دهموبد حقوقی را که پدر نسبت به دختر خود داشته با قیچی بریده به این تخممرغ مصالحه کرده از خانه بیرون میاندازد باین هدف که پدر دیگر حقی به دختر ندارد.
سپس ده موبد در حالی که گلاب و آیینه در دست دارد جلو مهمانان آمده همراه با نگاه داشتن آیینه روبروی آنان به آنها گلاب میدهد و یک نفر دیگر که پشت سر ده موبد حرکت میکند به مهمانان شیرینی میدهد. آنگاه دهموبد سینی بزرگ پر از لورک یا آجیل را برداشته به تقسیم آن بین مهمانان که بیشتر سهم خود را به خانه میبرند میپردازد.
پس از انجام مراسم عقد، موبد،عروس و داماد را در معبد دور آتش مقدس میگرداند. آنگاه عروس و داماد به مجلس جشن عروسی میروند و پس از پایان مراسم جشن، عروس و داماد به وسیله خویشان نزدیک به خانه داماد برده میشوند. در این مجلس موسیقی زنده نواخته میشود و مهمانان با ترانههای بومی به رقص و پایکوبی میپردازند. انار و هندوانه و شیرینی میخورند.
غذا بیشتر گوسفند بریان کرده، مرصع پلو و شیرین پلو میباشد. مراسم بین سه تا هفت روز به درازا میکشد.
گاه نیز با آوردن لوطیها و مطربها به اجرای گونه ای نمایشهای رو حوضی میپردازند. حوض میان خانه پر از سیب و انار و هندوانه است و بر تختی روی حوض، مردمان به تماشای نمایش کمدی و شادی میپردازند. در چند عروسی دیدم که زنی با بستن چند قاشق به انگشتان پای خود، که بر هرکدام صورتی را نقاشی کرده بودند، بر پشت نیم پرده ای خوابیده و نمایش شاد عروسکی را اجرا میکرد.
در مراسمی دیگر دو شخصیت نمایش، یکی در نقش عروس و دیگری در نقش داماد برای هم میخواندند:
– آی دخترک ترگلک ورگلک خوش قد و بالا
عقدت میکنم، عقد مدارا
– تو که عقدم میکنی، عقد مدارا
منم آهو میشم، میرم به صحرا
– تو که آهو میشی، میری به صحرا
منم علف میشم سر در میآرم
– تو که علف میشی سر در میآری
منم بزی میشم علفو میچینم
– تو که بزی میشی علفو میچینی
منم قصاب میشم جونتو میگیرم
– تو که قصاب میشی خونمو میگیری
منم شیشه میشم ، خونتو میگیرم
– تو که شیشه میشی خونمو میگیری
منم دستمال میشم رو شیشه میشینم
– تو که دستمال میشی رو شیشه میشینی
منم موش میشم، دستمالو میچینم
– تو که موش میشی دستمالو میچینی
منم گربه میشم موش رو میگیرم
– تو که گربه میشی موش رو میگیری
منم عروس میشم حجله میشینم
– تو که عروس میشی حجله میشینی
منم دوماد میشم، پهلوت میشینم
بادا بادا مبارک بادا